دعوای خلع ید

عبارت خلع ید، عنوان یک دعوای حقوقی است که در آن مالک مال غیر منقول همچون باغ، زمین، خانه یا مغازه، علیه متصرف غیر قانونی آن طرح می کند و خواستار پایان تسلط غیر مجاز متصرف می شود.

خلع ید غاصبانه:

تا زمانی که هر شخص به صورت قانونی بر ملک خویش یا به صورت مجاز بر ملک دیگری تصرف داشته باشد مشکلی پیش نمی آید. اما مشکل از جایی آغاز می شود که شخصی بخواهد بدون مجوز و غاصبانه بر ملک دیگری تسلط داشته باشد. در واقع در دعوای خلع ید غاصبانه مالک ادعا دارد که شخص دیگری غیر قانونی و بدون اینکه قراردادی در میان باشد، در ملک او تصرف دارد و بدین ترتیب تقاضای رفع تصرف وی را دارد.

در این دعوا خواهان می بایست اثبات نماید که خود مالک ملک است. قانون نیز کسی را مالک می شناسد که نام او در دفتر املاک ثبت شده باشد و دادگاه نیز این موضوع را از اداره ثبت اسناد و املاک استعلام می نماید. با وجود این شرط (مالکیت خواهان) و در صورت عدم وجود قرارداد (مثلا اجاره) میان مالک و متصرف، خواهان می تواند دادخواست خلع ید بدهد.

خلع ید مشاعی:

ناظر به حالتی است که ملک مشاعا متعلق به بیش از یک شخص بوده و یکی از مالکین مشاعی خواهان خلع ید سایرین از ملک می باشد. در این خصوص اگر حکم به نفع یکی از مالکین صادر شود، از تمام ملک رفع تصرف شده و تصرف محکوم له (شخص پیروز پرونده) نیز مشمول مقررات املاک مشاعی بوده و خود او نیز نمی تواند بدون رضایت و توافق با سایر مالکین بر ملک تصرف کند. در واقع در نتیجه طرح این دعوا از کل ملک خلع ید شده و در نتیجه از تصرفات شریک غاصب نیز ممانعت می شود.

دعوای خلع ید به معنای عام

دعوای خلع ید به معنای عام، به ۳ دسته تقسیم می‌شود:

  1. دعوای مالکیت (خلع ید به معنای خاص) که در آن مالک ملک، خواستار رفع تصرف غیر مجاز دیگری از ملک خود می شود.
  2. دعوای تخلیه، که در آن عدم مالکیت خوانده بر ملک و قانونی بودن تصرف خوانده بر آن مورد قبول طرفین دعوا است اما خواهان ادعا می‌کند که ادامه تصرفات خوانده بر آن ملک، خلاف قرارداد یا قانون است و باید از آن رفع تصرف شود. بنابراین در دعوای تخلیه، بین خواهان و خوانده مبنای قراردادی وجود دارد.
  3. دعوای تصرف که شامل دعاوی تصرف عدوانی، مزاحمت و ممانعت از حق می باشد و ممکن است به صورت کیفری یا حقوقی مطرح شود. در این دعوا مالکیت خواهان مطرح نبوده و صرفا سابقه تصرف خواهان و بدون اجازه بودن تصرف خوانده مد نظر است. لذا خواهان تنها می بایست سابقه تصرف خود را ثابت نموده و نیازی به اثبات مالکیت خود بر ملک ندارد. البته ارایه ثبت مالکیت به عنوان یکی از ادله می تواند اماره ای بر سبق تصرف خواهان باشد اما در کل دادگاه وارد رسیدگی به مالکیت خواهان نمی شود.

شرایط طرح دعوای خلع ید به معنی خاص

  • مالکیت خواهان:اولین موضوعی که برای طرح دعوای خلع ید باید به آن توجه کرد، بحث مالکیت خواهان است که یا باید دارای سند رسمی مالکیت باشد و یا جهت اثبات مالکیت از طریق دادگاه اقدام نموده پس از اخذ جکم دادگاه جهت طرح دعوای خلع ید اقدام نماید. البته خواهان ممکن است ضمن دادخواست خلع ید، دادخواست اثبات مالکیت نیز مطرح کند، در چنین حالتی دادگاه ابتدا به دعوای اثبات مالکیت و سپس به دعوای خلع ید رسیدگی میکند.
  • غیر قانونی بودن تصرفات: برای طرح این دعوا، تصرف به تنهایی کافی نیست و باید غیرقانونی و غیر مجاز بودن آن نیز اثبات شود. در صورتی که حضور ابتدایی شخص در ملک دیگری غیرقانونی نبوده اما ادامه حضور شخص به صورت غیرقانونی باشد نیز از موارد این دعوا خواهد بود.
  • غیرمنقول بودن موضوع دعوا:  دعوای خلع ید تنها نسبت به اموال غیرمنقول مانند خانه، زمین، مغازه و آپارتمان قابل طرح است. برای مثال، اگر شخصی اتومبیل شما را به صورت غیرقانونی از ید شما خارج کند، نمی توانید به طرح این دعوا بپردازید. شایان ذکر است که دعوی خلع ید درمورد سرقفلی قابل طرح نیست.

وجود این شروط باید توسط دادگاه بررسی و مشخص شود.

دعوای خلع ید دعوایی مالی است و ملاک محاسبه هزینه دادرسی برای اموال غیر منقول، ارزش منطقه ای آن است.

باید توجه داشت که دعوای خلع ید متفاوت از تخلیه ید است زیرا منشا دعوای خلع ید، غصب است و هیچ قراردادی بین مالک و متصرف وجود ندارد. این در حالی است که در تخلیه، قرارداد (اجاره) وجود دارد و با وجود اینکه مدت اجاره پایان پذیرفته، مستاجر حاضر به تخلیه ملک نیست، در اینجا باید دعوای تخلیه مطرح شود. در دعوای تخلیه، مالکیت بر خود ملک شرط نیست و همین که خواهان مالک منافع ملک باشد نیز کفایت می‌کند.

نگارش: زهرا ایزدی فر

مطالب مرتبط: